• کلینیک بستری و درمان بیماران اعصاب و روان مهر آفرین
  • 09122616932
  • 09122602410
لوگو مهرافرینلوگو مهرافرینلوگو مهرافرینلوگو مهرافرین
  • صفحه اصلی
  • خدمات کلینیک مهرآفرین
    • روانپزشکی
    • پزشکی
    • روانشناسی
    • تغذیه و مراقبت های غذایی
    • حرفه آموزی
    • خدمات ورزشی
    • کار درمانی
    • مدد کاری
    • نوروفیدبک
    • سایر خدمات
  • حوزه فعالیت های درمانی
    • درمان اختلالات دوقطبی
    • درمان اختلالات سایکوتیک
    • درمان اختلالات افسردگی
    • درمان اسکیزوفرنیا
    • درمان اختلالات اضطرابی
    • درمان اختلالات شخصیت
    • درمان اختلالات وسواس
    • درمان اختلالات تغذیه و خوردن
    • درمان اختلالات جنسی
    • درمان اختلالات خواب و بیداری
    • درمان اختلالات تجزیه ای
    • درمان اختلالات سانحه و استرس
    • درمان اختلالات عصبی شناختی
    • درمان اختلال های کنترل تکانه و سلوک
  • همکاران ما
  • گالری تصاویر
  • اخبار
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • صفحه نخست
  • وبلاگ
  • خدمات کلینیک مهرآفرین
  • معاینه‌ی بالینی در دوران پزشکی قسمت اول و مصاحبه روان ‌پزشکی

معاینه‌ی بالینی در دوران پزشکی قسمت اول و مصاحبه روان ‌پزشکی

معاینه و مصاحبه روانپزشکی

معاینه و مصاحبه روانپزشکی

1/5 مصاحبه روان ‌پزشکی، شرح حال روان‌پزشکی و معاینه‌ی وضعیت روانی

مصاحبه روان ‌پزشکی مهم‌ترین عنصر در ارزیابی و مراقبت از افراد دچار بیماری روانی است. هدف عمده‌ی مصاحبه روان ‌پزشکی اولیه اخذ اطلاعاتی است که تشخیص مبتنی بر ملاک‌ها را اثبات کند. این فرآ‌یند که در پیش‌بینی سیر بیماری و پیش‌آگهی مفید است منجر به تصمیمات درمانی می‌شود. یک مصاحبه‌ خوب روان‌پزشکی سبب درک چند بعدی از مؤلفه‌های زیست‌-روانی-‌اجتماعی اختلال موجود شده و اطلاعات ضروری برای روان‌پزشک و تدوین طرح درمانی شخص‌-محور به کمک بیمار را فراهم می‌سازد. با مهرآفرین با ادامه مقاله مصاحبه روان ‌پزشکی همراه باشید.

نکته‌ای که به همین اندازه مهم است‌‌ آن است که مصاحبه خود یک بخش اساسی در فر‌آیند درمان محسوب می‌شود. مصاحبه از همان لحظات شروع تماس‌، ماهیت رابطه‌ی بیمار پزشک را شکل می‌دهد که می‌تواند اثرات عمیقی بر فرجام درمان داشته باشد.

محیط‌هایی که در آن‌ها مصاحبه روان ‌پزشکی صورت می‌گیرد شامل بخش‌های بستری روان ‌پزشکی، بخش‌های بستری غیر روان‌ پزشکی طبی‌، بخش‌های اورژانس، مطب‌های سر پایی، آسایشگاه‌ها یا سایر مراکز اقامتی و مراکز اصلاحی است. مدت مصاحبه روانپزشکی و کانون توجه آن بسته به شرایط و محیط، هدف اختصاصی مصاحبه و سایر عوامل (ازجمله نیازهای رقیب هم‌زمان برای خدمات تخصصی) بسیار متفاوت است.
با این همه اصول و فنون اساسی وجود دارد که برای همه‌ی مصاحبه‌های روان‌پزشکی اهمیت دارند که کانون توجه این بخش خواهند بود. مسائلی اختصاصی در ارزیابی کودکان وجود دارد که در اینجا به آن نمی‌پردازیم. این بخش بر روی مصاحبه روان ‌پزشکی بیماران بزرگسال متمرکز است.

اصول کلی در مصاحبه روان ‌پزشکی

اصول کلی در مصاحبه ی روانپزشکی

توافق بر سر فرآیند

روان‌پزشک در ابتدای مصاحبه باید خود را معرفی کند و بسته به شرایط باید مشخص کند که چرا با بیمار صحبت می‌کند. رضایت بیمار برای ادامه‌ی مصاحبه باید اخذ شود مگر اینکه موضوع ‌آشکار باشد (مثلاً بیمار خودش به مطب مراجعه کرده است) و ماهیت ارتباط و زمان تقریبی یا اختصاصی مصاحبه باید بیان گردد. باید بیمار را تشویق نمود که هر بخشی ازاین فرآیند را که دوست دارد تغییر کند یا چیزی به ‌آن بیفزاید مشخص نماید.
موضوع اساسی این است که ‌آیا بیمار به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم‌، به‌صورت داوطلبانه در پی ارزیابی است یا اینکه به‌صورت اجباری برای ارزیابی آورده شده است. این امر بایستی قبل از شروع مصاحبه شروع شود و این اطلاعات مصاحبه‌گر را بخصوص در مراحل اولیّه‌ی فرآیند هدایت می‌کند.

حریم خصوصی و رازداری در مصاحبه روان ‌پزشکی

رازداری در مصاحبه ی روان پزشکی

مسایل مربوط به رازداری در فرآیند ارزیابی/ درمان اهمیت اساسی دارند و ممکن است لازم باشد چندین نوبت درمورد آن‌ها گفتگو شود. مقررات پاسخ‌گویی و قابلیت انتقال بیمه‌ی سلامت (HPAA) باید به‌دقت رعایت شوند و اوراق مناسب باید به بیمار ارائه شود.
رازداری مؤلفه‌ی مهم اساسی در رابطه‌ی پزشک و بیمار است. مصاحبه‌گر باید هرکاری را انجام دهد تا مطمئن شود محتویات مصاحبه را دیگران نمی‌شنوند. گاهی در بخش بیمارستان و سایر مؤسسات این امر مشکل است. اگر بیمار در اتاقی مشترک با دیگران است باید تلاش شود برای مصاحبه از اتاق مجزایی استفاده شود. اگر این امر امکان‌پذیر نیست مصاحبه‌گر باید از ورود به برخی موضوعات پرهیز کند یا خاطرنشان کند که این مسائل بعداً، وقتی حریم خصوصی را بتوان تضمین نمود، مطرح خواهند شد، به‌طور کلی در ابتدا را بتوان تضمین نمود‌، مطرح خواهند شد. به‌طور کلی در ابتدا مصاحبه‌گر باید نشان دهد که محتوای جلسات محرمانه می‌ماند به‌جز مواردی که لازم است با پزشک ارجاع‌دهنده یا تیم درمان در میان گذاشته شوند. برخی موارد ارزیابی مانند ارزیابی پزشک قانونی و از کارافتادگی محرمانگی کمتری دارند و مطالب مطرح شده را می‌توان با سایرین در میان گذاشت. در این موارد مصاحبه‌کننده باید به‌طور آشکار اعلام کند که جلسه محرمانه نیست و مشخص کند چه کسی گزارش ارزیابی را دریافت خواهد کرد. این اطلاعات باید به‌دقت و به‌طور کامل در پرونده‌ی بیمار ثبت شود.
یک موضوع ویژه در مورد رازداری در مصاحبه روان ‌پزشکی پیش می‌آید که بیمار خاطر نشان می‌کند می‌خواهد به خود یا دیگری ‌آسیب برساند. وقتی ارزیابی روان‌پزشک حاکی از ‌آن است که این امر ممکن است واقعاً اتفاق بیافتد، ممکن است از نظر قانونی لازم باشد قربانی احتمالی را مطلع سازد (قانون مربوط به اطلاع‌رسانی به قربانی بالقوه در ایالات مختلف متفاوت است). روان‌پزشکان همچنین باید مسئولیت‌های اخلاقی خود را مدنظر قرار دهند. بخشی از این الزام ممکن است به‌وسیله‌ی اقدامات بالینی مناسب برآورده شود نظیر افزایش دوز داروهای ضد روان‌پریش یا بستری کردن بیمار.
اغلب اعضای خانواده‌ی بیمار از جمله همسر، فرزندانِ بزرگسال یا والدین در جلسه اول،‌ همراه بیمار حاضر می‌شوند یا در بیمارستان یا سایر مؤسسات اقامتی، زمانی که روان‌پزشک برای اولین‌بار بیمار را ملاقات می‌کند، حضور دارند. اگر اعضای خانواده بخواهند با روان‌پزشک صحبت کنند بهتر است روان‌پزشک پس از اخذ رضایت بیمار در پایان جلسه با اعضای خانواده و بیمار به‌طور هم‌زمان ملاقات داشته باشد. در این جلسه‌ی مشترک روان‌پزشک نباید مطالبی که بیمار مطرح کرده را بیان کند بلکه باید به اطلاعات اعضای خانواده گوش دهد و در مورد مطالبی که بیمار در این جلسه‌ی مشترک ارائه می‌کند صحبت کند. گاهی زمانی که اعضای خانواده برای ملاقات دعوت نشده‌اند روان‌پزشک ممکن است احساس کند ملاقات با یکی از اعضای خانواده یا مراقب ممکن است مفید باشد و این موضوع را با بیمار مطرح سازد. یکی از مصادیق این حالت زمانی است که بیمار نمی‌تواند به‌طور مؤثر ارتباط برقرار کند. همچون سایر موارد، در این‌جا نیز بیمار باید رضایت بدهد مگر اینکه روان‌پزشک مشخص کند بیمار برای خود یا دیگران خطری دارد. گاهی اعضای خانواده به روان‌پزشک تلفن می‌کنند؛ به‌جز در موارد اضطراری پیش از اینکه روان‌پزشک با بستگان صحبت کند، باید اجازه‌ی این کار را از بیمار بگیرد. همچنان که در بالا اشاره شد روان‌پزشک نباید مطالبی که بیمار با او درمیان گذاشته به اعضای خانواده منتقل کند بلکه باید به اطلاعاتی که اعضای خانواده ارائه می‌کنند گوش دهد. وقتی یکی از اعضای خانواده با روان‌پزشک تماس برقرار می‌کند روان‌پزشک باید این موضوع را به بیمار بگوید حتی اگر بیمار برای انجام این‌کار رضایت داده باشد.
در محیط‌های آموزشی و گاهی پزشکی قانونی مواردی پیش می‌آید که جلسه ضبط می‌شود. بیمار باید کاملاً از ضبط جلسه و نحوه‌ی استفاده از محتویات ضبط شده مطلع شود. همچنین در مورد زمان نگهداری نوار جلسه و نحوه‌ی محدودیت دسترسی به آن گفتگو شود. گاهی در محیط‌های آموزشی ازآینه‌های یک‌طرفه به‌عنوان ابزاری استفاده می‌شود برای اینکه فراگیران بتوانند مصاحبه را مشاهده کنند؛ در این موارد بیمار باید از کاربرد آینه‌ی یک‌طرفه و سنخ مشاهده‌کنندگان آگاه شود و به او اطمینان داده شود که ناظرین قوانین رازداری را رعایت خواهند کرد. برای استفاده از آینه‌ی یک‌طرفه یا ضبط جلسه مصاحبه ی روان پزشکی باید رضایت بیمار اخذ شود و از این موضوع روشن شود که مراقبت از بیمار ربطی به توافق او برای استفاده از این ابزارها ندارد. این ابزارها و وسایل بر روی مصاحبه تأثیر می‌گذارند و روان‌پزشک باید همچنان که جلسه پیش می‌رود ارائه در مورد این اثرات صحبت کند.

احترام و ملاحظه در مصاحبه روان پزشکی

احترام و همدلی در مصاحبه های روانپزشکی

همچون تمام محیط‌های بالینی باید با بیمار با احترام رفتار شود و مصاحبه‌گر باید شرایط بیمار را در نظر بگیرد. بیمار اغلب درد یا ناراحتی قابل ملاحظه‌ای را تجربه می‌کند و در بسیاری از موارد درمورد آنچه روی می‌دهد احساس ‌آسیب‌پذیری و عدم قطعیت دارد. به‌دلیل انگ بیماری روانی و سوءبرداشت‌ها درمورد روان‌پزشکی، بیمار ممکن است درمورد ملاقات با روان‌پزشک بسیار نگران یا حتی وحشت‌زده باشد. روان‌پزشک خبره از این مسائل احتمالی ‌آگاه است و به‌شیوه‌ای با بیمار تعامل می‌کند که این ناراحتی را کاهش داده یا حداقل آن را افزایش ندهد. موفقیت در مصاحبه‌ی اولیه اغلب به توانایی‌های پزشک برای تخفیف اضطراب مفرط بستگی دارد.

تفاهم/همدلی در مصاحبه روان ‌پزشکی

احترام به بیمار و ملاحظه‌ی شرایط او در ایجاد تفاهم نقش دارد. در محیط‌های بالینی‌، تفاهم طبق تعریف عبارت است از پاسخ‌دهی هماهنگی پزشک به بیمار و بیمار به پزشک. مهم است که بیمار به‌نحو فزاینده‌ای احساس کند که ارزیابی تلاشی مشترک است و روان‌پزشک واقعاً به داستان او علاقه‌مند است. مداخلات همدلانه تفاهم را افزایش می‌دهند: («باید خیلی برایت دشوار بوده باشد» یا «دارم می‌فهمم که چه احساس بدی داشته‌ای») اغلب یک واکنش غیرکلامی (بالا بردن ابرو یا خم شدن به سمت بیمار) یا یک پاسخ بسیار گذرا (اوه) همین اثرات را دارند. همدلی یعنی درک آنچه بیمار می‌اندیشد و احساس می‌کند و زمانی ایجاد می‌شود که روان‌پزشک بتواند خود را جای بیمار بگذارد و در عین حال عینیت‌گرایی خود را حفظ کند. برای آن‌که روان‌پزشک بتواند واقعاً آنچه بیمار می‌اندیشد و احساس می‌کند را درک کند باید بسیاری از مسائل زندگی بیمار را بشناسد. با پیشرفت مصاحبه، داستان زندگی بیمار و الگوهای رفتار آشکار می‌شود و مشخص می‌شود بیمار واقعاً چه چیزی را تجربه کرده است. در اوایل مصاحبه روان‌پزشک ممکن است کاملاً مطمئن نباشد که بیمار دقیقاً چه چیزی را تجربه می‌کند یا تجربه کرده است (هرچند نشانه‌های غیرکلامی بیمار می‌تواند بسیار مفید باشد). اگر روان‌پزشک درمورد تجربه‌ی بیمار مطمئن نیست بهتر است به حدس زدن روی نیاورد و بیمار را تشویق کند که ادامه دهد. تکان دادن سر‌، زمین گذاشتن قلم، خم شدن به سمت بیمار یا اظهارات کوتاهی مانند می‌فهمم می‌تواند به این هدف کمک کند و در عین حال نشان می‌دهد که موضوع برای مصاحبه‌کننده مهم است. درواقع بخش اعظم پاسخ‌های هم‌دلانه در مصاحبه غیرکلامی است.
جزء لاینفک و ضروری همدلي، حفظ عینیت است. حفظ عینیت در رابطه‌ی درمانی اهمیت اساسی دارد و وجه تمایز همدلی از همانندسازی (هم‌ذات پنداری) است. در همانندسازی روان‌پزشک نه‌تنها هیجان بیمار را درک می‌کند بلکه آن را به حدی تجربه می‌کند که توانایی عینیت‌گرایی خود را از دست می‌دهد. این مخدوش شدن مرزهای بین بیمار و روان‌پزشک می‌تواند برای بسیاری از بیماران سردرگم‌کننده و ناراحت‌کننده باشد بخصوص برای افرادی که بخشی از بیماری ‌آن‌ها مشکلات عمده‌ی مرزبندی بوده است (مانند افراد دچار اختلال شخصیت مرزی). همانندسازی می‌توان موجب تخلیه‌ی انرژی روان‌پزشک، بی‌علاقگی و نهایتاً فرسودگی او شود.

ارتباط بیمار- پزشک موثر در مصاحبه روان ‌پزشکی

ارتباط پزشک بیمار در مصاحبه های روان پزشکی

ارتباط پزشک و بیمار محور کار پزشکی است (سال‌های متمادی اصطلاح پزشک- بیمار یا دکتر- بیمار به‌کار می‌رفت اما گاهی این ترتیب وارونه می‌شود که بر این نکته تأکید شود که درمان همواره باید بیمار- محور باشد). هرچند ارتباط بین هر بیمار و پزشک بسته به شخصیتِ هریک و تجربیات و محیط و هدفِ ارتباط متفاوت است‌، اصولی کلی وجود دارد که در صورتی از آن‌ها پیروی شود به برقراری رابطه‌ای مفید کمک خواهد کرد.
بیمار برای درخواست کمک وارد جریان مصاحبه می‌شود. حتی درمواردی که بیمار به اصرار دیگران می‌آید (مانند همسر‌، خانواده، دادگاه) ممکن است در برخورد با فردی که ارزیابی و درمان را درخواست یا ایجاب کرده، به‌دنبال کمک باشد. این تمایل برای کمک به بیمار انگیزه می‌دهد اطلاعات و احساسات ناراحت‌کننده، شخصی و اغلب خصوصی خود را با یک غریبه درمیان بگذارد. بیمار به درجات متفاوتی می‌خواهد این کار را انجام دهد چون باور دارد که دکتر تخصص دارد، و به‌دلیل ‌آموزش و تجربه‌اش می‌تواند به او کمک کند. درست از همان برخورد نخست (گاهی تماس تلفنی اولیه) بسته به مداخلات کلامی و اغلب غیرکلامی پزشک و سایر کارکنان‌، تمایل بیمار برای درمیان گذاشتن اطلاعات کاهش یا افزایش می‌یابد. وقتی رفتار پزشک نشان‌دهنده‌ی احترام و ملاحظه باشد تفاهم شروع به شکل‌گیری می‌کند. درصورتی که بیمار احساس امنیت و راحتی کند تفاهم افزایش می‌یابد. اگر بیمار احساس امنیت کند که آ‌نچه در مصاحبه گفته می‌شود محرمانه باقی می‌ماند اطلاعات بیشتری را درمیان خواهد گذاشت.
نگرش و رفتار غیرقضاوتی پزشک، بازگویی اطلاعات از سوی بیمار را تقویت می‌کند. ممکن است بیمار با واکنش‌های واقعی قابل ملاحظه نسبت به علائم و رفتارهایش (یا ترس از بروز این واکنش‌ها) از جمله انتقاد،‌ بیزاری‌، تحقیر، خشم یا خشونت مواجه بوده است. توانایی درمیان گذاشتن افکار و احساسات با یک گوش‌دهنده‌ی بدون قضاوت عموماً تجربه‌ای مثبت است.

رابطه‌ی مفید بیمار- پزشک در مصاحبه روان ‌پزشکی دو مؤلفه‌ی اساسی دیگر نیز دارد. یک مؤلفه این است که پزشک نشان دهد آنچه بیمار گفته و احساس کرده است را درک می‌کند. کافی نیست که پزشک ‌آنچه را که بیمار می‌گوید‌، فکر می‌کند یا احساس می‌کند را درک کند؛ اگر قرار است رابطه‌ی درمانی پرورش یابد این درک به بیمار منتقل شود. مصاحبه صرفاً یک تمرین عقلانی برای رسیدن به یک تشخیص قابل قبول نیست. مؤلفه‌ی ضروری دوم در یک رابطه‌ی بیمار- پزشک مفید این است که بیمار بداند پزشک به او اهمیت می‌دهد. وقتی بیمار از این نکته آگاه می‌شود که پزشک نه‌تنها درک می‌کند بلکه به او اهمیت می‌دهد و از او مراقبت می‌کند‌، اعتماد تقویت می‌شود و اتحاد درمانی مستحکم‌تر می‌گردد.

صداقت و اصالت پزشک ارتباط بیمار- پزشک را تقویت می‌کند. توانایی خندیدن در واکنش به یک اظهار طنزآمیز، قبول اشتباه یا عذرخواهی برای خطایی که بیمار را ناراحت کرده (تأخیر یا عدم حضور در ساعت مقرر) اتحاد درمانی را تقویت می‌کند. همچنین مهم است که در مصاحبه و پاسخ‌دهی به ابتکارات بیمار انعطاف‌پذیر باشیم. برای مثال اگر بیمار چیزی مثل یک عکس را با خود می‌آورد که می‌خواهد به روان‌پزشک نشان دهد بهتر است به آن نگاه کرد‌، در مورد آن سؤالاتی پرسید و در مورد آن از بیمار تشکر کرد. از این لحظه‌ی ظاهراً اتفاقی و جزئی می‌توان چیزهای زیادی درمورد تاریخچه‌ی خانوادگی و بویایی‌های آن ‌آموخت. به‌علاوه این کار سبب تقویت اتحاد درمانی می‌شود. روان‌پزشک باید به‌خاطر داشته باشد که در اتاق مصاحبه هیچ لحظه‌ی غیر مرتبطی وجود ندارد.
گاهی بیمار سؤالاتی از روان‌پزشک می‌پرسد. قانون سرانگشتی در مورد این سؤالات این است که سؤالات مربوط به صلاحیت و جایگاه پزشک بایستی مستقیماً پاسخ داده شود (مثلاً مدرک بورد، مقام بیمارستانی و غیره). گاهی چنین سؤالاتی یک اظهارنظر توأم با نیش و کنایه است (واقعاً شما به دانشکده‌ی پزشکی رفته‌اید؟). در چنین مواردی بهتر است به موضوعی که به‌سبب تحریک بیمار برای چنین اظهارنظری شده پرداخت تا اینکه به‌صورت عینی به سؤال پاسخ داده شود. در مورد این که تا چه حد روان‌پزشک باید به سؤالات شخصی جواب دهد هیچ پاسخ آسانی وجود ندارد (ازدواج کرده‌اید؟ بچه دارید؟ فوتبال نگاه می‌کنید؟). توصیه‌های مربوط به نحوه‌ی پاسخ‌دهی به این سؤالات به چند موضوع بستگی دارد ازجمله نوع روان‌درمانی مورد استفاده یا مدنظر، بافتاری که در آن این سؤال پرسیده می‌شود و خواست روا‌ن‌پزشک. اغلب‌، بخصوص اگر بیمار تحت روان‌درمانی بینش‌مدار باشد یا کاندید چنین روان‌درمانی باشد، بهتر است دلیل این پرسش از سوی بیمار بررسی شود. پرسش درمورد داشتن بچه ممکن است ناشی از این باشد که بیمار فکر کند ‌آیا روان‌پزشک تجربه‌ی شخصی در بزرگ کردن بچه داشته یا به‌صورت کلی‌تر آیا روان‌پزشک مهارت‌ها و تجربه‌ی لازم برای بر‌آورده کردن نیازهای بیمار را دارد یا خیر. در چنین موردی بخشی از پاسخ‌ روان‌پزشک می‌تواند این باشد که او تجربه‌ی قابل ملاحظه‌ای در کمک به مردم در زمینه‌ی مسائل فرزندپروری دارد. در بیمارانی که تحت روان‌درمانی حمایتی یا درمان دارویی هستند پاسخ به این سؤالات بخصوص اگر خیلی جنبه‌ی شخصی نداشته باشند کاملاً مناسب است. مانند: «آیا فوتبال نگاه می‌کنید؟». دلیل عمده‌ی عدم پاسخ‌دهی مستقیم به سؤالات شخصی آن است که مصاحبه ممکن است روان‌پزشک- محور شود نه بیمار- محور.
در برخی موارد باز هم بسته به ماهیتِ درمان، کار مفید این است که روان‌پزشک برخی اطلاعات شخصی را درمیان بگذارد حتی اگر این اطلاعات مستقیماً از سوی بیمار پرسیده نشده است. هدفِ این خودافشایی همواره باید تقویت اتحاد درمانی باشد تا بتواند برای بیمار مفید واقع شود. اطلاعات شخصی نباید برای برآوردن نیازهای روان‌پزشک درمیان گذاشته شوند.

خودآگاه/ ناخودآگاه موثر در مصاحبه روان ‌پزشکی

خودآگاه و ناخودآگاه در مصاحبه ی روان پزشکی

برای درک کامل‌تر رابطه بیمار- پزشک باید فرایندهای ناخودآگاه را در مصاحبه ی روان پزشکی مدنظر قرار داد. واقعیت این است که بخش اعظم فعالیت روانی خارج از آگاهی هوشیار باقی می‌ماند. در طول مصاحبه‌ فرایندهای ناخودآگاه ممکن است به‌صورت موارد زیر خود را نشان دهد: اشارات مماسی به یک موضوع، لغزش کلامی یا شیوه‌های گفتاری، آنچه گفته نمی‌شود یا از آن اجتناب می‌شود یا سایر مکانیسم‌های دفاعی. برای مثال عباراتی نظیر «اگر بخواهم حقیقت را بگویم» یا «اگر بخواهم صریح صحبت کنم» به‌معنای آن است که گوینده معمولاً حقیقت را نمی‌گوید یا صریح نیست. در مصاحبه‌ی اولیه بهتر است به این حالت‌های گفتاری یا لغزش‌های کلامی توجه کرد اما نباید آن‌ها را وارسی نمود. دنبال کردن آن‌ها در جلسات بعدی می‌تواند مفید باشد یا نباشد. در مصاحبه انتقال و انتقال متقابل تظاهرات بسیار چشمگیر فرایندهای ناخودآگاه هستند. انتقال فرآیندی است که طی آن بیمار به‌صورت ناخودآگاه و نامتناسب الگوهای رفتاری و واکنش‌های هیجانی نشأت گرفته از چهره‌های مهم اوایل زندگی و اغلب دوران کودکی را به افرادی در زندگی فعلیِ خود منتقل می‌کند. در موقعیت بالینی این‌ جابه‌جایی بر روی روان‌پزشک صورت می‌گیرد که اغلب یک چهره‌ی اقتدار یا جانشین والد است. روان‌پزشک در مصاحبه روان ‌پزشکی باید بداند که انتقال ممکن است بر رفتارهای بیمار حاکم شود و تعامل با روان‌پزشک می‌تواند مبتنی بر تحریفاتی باشد که ریشه در اوایل زندگی دارند. بیمار ممکن است خشمگین، ستیزه‌جو، متوقع یا چاپلوس باشد نه به‌دلیل واقعیت ارتباط با روان‌پزشک بلکه به‌دلیل روابطِ قبلی و الگوهای رفتاری پیشین. عدم شناخت این فرآیند ممکن است سبب شود روان‌پزشک به‌طور نامناسبی به رفتارهای بیمار واکنش نشان دهد و طوری واکنش نشان دهد که گویی حمله‌ی شخصی به وی صورت گرفته است.
به همین‌ترتیب انتقالِ متقابل فرآیندی است که در آن پزشک به‌طور ناخودآگاه الگوهای رفتاری یا واکنش‌های هیجانی را به‌ بیمار منتقل می‌کند، انگار که بیمار چهره‌ی مهمی از زندگی گذشته‌ی پزشک است. روان‌پزشکان باید نسبت به نشانه‌های انتقال متقابل هوشیار باشند (لغو جسارت به‌وسیله‌ی روان‌پزشک‌، کسالت یا خواب‌آلودگی در طول جلسه). نظارت (سوپرویژن) یا مشورت و نیز درمان شخصی می‌تواند به روان‌پزشک کمک کند آنی مسائل را بشناسد و با آن‌ها مقابله کند.
هرچند بیمار برای کمک مراجعه می‌کند اما ممکن است نیروهایی وجود داشته باشد که مانع حرکت به‌سوی سلامتی شوند. مقاومت شامل فرآیندهای خودآگاه یا ناخودآگاهی است که با هدف درمان تداخل می‌کند. بیمار عموماً از تأثیر این احساسات، افکار یا رفتارها ناخودآگاه است و این عوامل می‌توانند اشکال بسیار متفاوتی به خود بگیرند ازجمله واکنش‌های هیجانی افراطی، عقلانی‌سازی، تعمیم، عدم حضور در جلسات یا رفتارهای کنش‌نمایی. مقاومت ممکن است از واپس‌زنی نشأت بگیرد؛ واپس‌زنی فرآیند ناخودآگاهی است که موضوعات یا احساسات را خارج از هوشیاری نگاه می‌دارد. به‌دلیل واپس‌زنی، بیمار ممکن است از تعارضاتی که ممکن است محور بیماری‌اش باشد آگاه نباشد. در روان‌درمانی بینش‌مدار تفسیرها مداخلاتی هستند که این فرآ‌یند واپس‌زنی را ابطال می‌کنند و به احساسات و افکار ناخودآگاه امکان می‌دهند به سطح ‌آگاهی برسند، به‌طوری که بتوان با آن‌ها مقابله کرد. در نتیجه‌ی این مداخلات، نفع ثانویه‌ی علامت یعنی هدف ناخودآگاهِ آن ممکن است ‌آشکار شود. عموماً در جلسه‌ی اولیه از ارائه‌ی تفسیر پرهیز می‌شود. روان‌پزشک باید در جلسات بعدی به حوزه‌های بالقوه‌ی وارسی توجه کند.

مصاحبه‌های شخص- محور و مبتی بر اختلال

مصاحبه‌های روان‌پزشکی باید شخص- محور (بیمار- محور) باشد. یعنی کانونِ توجه، درک بیمار و قادرسازی او برای بازگویی داستانش باشد. فردیت تجربه‌ی بیمار موضوع برای بازگویی داستانش باشد. فردیت تجربه‌ی بیمار موضوع اصلی است و تاریخچه‌ی زندگی بیمار براساس محدودیت وقت، تمایل برای درمیان گذاشتن این مطالب و مهارت مصاحبه‌گر استخراج می‌شود. نمودارهای حیات ‌آدولف‌مایر بازنمودهای گرافیک از مطالبی بود که در این اقدام جمع‌آوری می‌شد و مؤلفه‌ی اصلی درک روانی- زیستی از بیماری محسوب می‌شد. تجربیات اوایلِ زندگیِ بیمار، خانواده‌، تحصیلات، شغل، باورها و مراسم مذهبی، تفریحات، استعدادها، روابط و فقدان‌ها برخی از حوزه‌هایی هستند که در کنار متغیرهای زیستی و ژنتیک در شکل‌گیری شخصیت نقش دارند. شناخت این تجربیات و تأثیر آن‌ها در فرد برای درک بیمار ضروری هستند. فقط شر ح حال نیست که باید شخص- محور باشد. بسیار مهم است که طرح درمانی حاصله نیز مبتنی بر اهداف بیمار باشد و نه اهدافِ روان‌پزشک. مطالعات متعدد نشان داده‌اند که اغلب اهدافِ بیمار برای درمان (مثلاً مسکنِ امن) با اهداف روان‌پزشک یکی نیستند (مانندکاهش توهمات). این دوگانگی را اغلب می‌توان در مصاحبه ردیابی کرد (جایی که کانون تمرکز به میزان کافی شخص- محور نیست بلکه به‌صورت انحصاری یا به‌میزان زیادی مبتنی بر علائم است). حتی وقتی مصاحبه‌گر به‌طور اختصاصی درمورد آمال و اهداف بیمار سؤال می‌پرسد بیمار که براساس تجربه قبلی می‌داند متخصص علاقه‌مند به شنیدن چه چیزهایی است، ممکن است تلاش کند روی اهداف قابل پذیرش یا قابل انتظار تمرکز کند نه اهداف خودش. بیمار را باید با صراحت تشویق نمود اهداف و آمال خود را بشناسد و آن‌ها را به زبان خود بیان کند.
به‌طور سنتی پزشکی بر روی بیماری و نقصان متمرکز بوده تا نقاط قوت و قدرت. توجه رویکرد شخص‌مدار معطوف به نقاط قوت و نیز نقصان‌ها است. در خلال ارزیابی اغلب مفید است که از بیمار بپرسیم درمورد برخی چیزهایی که آن‌ها را به نحو احسن انجام می‌دهی برایم توضیح بده. یا بزرگ‌ترین امتیاز و نقطه قوت تو کدام است؟ یک سؤال باز پاسخ‌تر نظیر درمورد خودت برایم صحبت کن ممکن است اطلاعاتی را آشکار کند که بسته به برخی عوامل از جمله خلق بیمار و خودانگاره‌ی او بیشتر متمرکز بر روی نقاط قوت یا نواقص است.

ایمنی و راحتی یکی از اصول مهم در مصاحبه روان پزشکی

هم بیمار و هم مصاحبه‌گر باید احساس امنیت کند و این امنیت جسمی را هم شامل می‌شود. گاهی بخصوص در بیمارستان یا بخش‌های فوریت یا اورژانس ممکن است برای تأمین امنیت سایر کارکنان در اتاق حضور داشته باشند یا دربِ اتاقی که مصاحبه در ‌آن انجام می‌شود نیمه‌باز باشد. در بخش‌های اورژانس معمولاً بهتر است مصاحبه‌کننده مسیر خروجی واضح و بدون مانعی داشته باشد. بیماران بخصوص اگر روان‌پریش یا سردرگم باشند ممکن است احساس تهدید کنند و لازم باشد که به ‌آن‌ها اطمینان داده شود که امنیت دارند و کارکنان، هر کارِ لازم را برای تأ‌مین امنیت آن‌ها انجام می‌دهند. گاهی بهتر است با صراحت این مطلب گفته شود که کارکنان کافی حضور دارند تا نگذارند موقعیت از کنترل خارج شود و یا این امر نشان داده شود. برای برخی (اغلب بیماران روان‌پریشی که نسبت به از دست دادن کنترل می‌ترسند) این می‌تواند اطمینان‌بخش باشد. اگر بیمار سراسیمه شد و حالت تهدید به خود گرفت مصاحبه باید تا حد امکان کوتاه شده یا سریعاً خاتمه یابد. وقتی مسائل مربوط به امنیت ارزیابی شد (و در بسیاری بیماران سرپایی این کار صرف چند ثانیه انجام می‌شود) مصاحبه‌کننده باید درمورد احساس راحتی بیمار سؤالاتی بپرسد و در تمام طول مصاحبه نسبت به این احساس بیمار هوشیار باشد. پرسش مستقیم در این زمینه می‌تواند مفید باشد زیرا سبب می‌شود بیمار احساس راحتی بیشتری کند و همچنین رابطه‌ی بیمار پزشک را هم تقویت می‌کند. این پرسش می‌تواند شامل این موارد باشد: «سردتان نیست؟»‌ آیا این صندلی برایتان راحت است؟ با پیشرفت مصاحبه در صورتی که بیمار نیاز به دستمال کاغذی یا آب داشته باید این مورد فراهم گردد.

زمان و تعداد جلسات در مصاحبه های روان پزشکی چقدر است؟

برای مصاحبه‌ی اولیه عموماً 45 تا 90 دقیقه اختصاص می‌یابد در بیماران بستری در بخش طبی یا مواقعی که بیمار سردگرم است، ناراحتی قابل ملاحظه‌ای دارد یا روان‌پریش است مدت زمانی که بیمار بتواند در یک جلسه تحمل کند ممکن است حدود 20 تا 30 دقیقه یا کمتر باشد. در چنین مواردی ممکن است چند جلسه‌ی کوتاه لازم شود. حتی برای بیمارانی که جلسات طولانی‌تر را می‌توانند تحمل کنند ممکن است برای تکمیل ارزیابی نیاز به بیش از یک جلسه باشد. بالینگر باید این واقعیت را بپذیرد که شرح‌حال اخذ شده هرگز کامل یا کاملاً صحیح نیست. مصاحبه پدیده‌ای پویا است و بخش‌هایی از ارزیابی به‌صورت مستمر انجام می‌شود نظیر نحوه‌ی پاسخ بیمار به وارسی یا درنظر گرفتن مطالب جدیدی که ظاهر می‌شوند. اگر بیمار برای درمان مراجعه کرده با پیشرف مصاحبه‌ی اولیّه، روان‌پزشک در مورد نحوه‌ی ادامه‌ی جلسات بعدی تصمیم می‌گیرد.

فرآیند مصاحبه در مصاحبه های روانپزشکی

فرایند مصاحبه در مصاحبه های روانپزشکی

پیش از مصاحبه در فرایند مصاحبه روان ‌پزشکی

در بیمارستان سرپایی اولین تماس با مطب روان‌پزشک به‌صورت تلفنی است. این نکته‌ی مهمی است که کسی که پاسخ تلفن را می‌دهد و یا قصد دیگرکشی یا خودکشی را بیان می‌کند چگونه پاسخ دهد. اگر پاسخ‌دهنده‌ی تلفن یک متخصص بهداشت روان نیست تماس تلفنی باید در صورت امکان به روان‌پزشک یا یک متخصص دیگرِ سلامت روان منتقل شود. اگر چنین چیزی امکان ندارد باید تماس‌گیرنده به مرکز فوریت‌های روان‌پزشکی یا هات‌لاین فوریت هدایت شود. فرد پاسخ‌گو باید نام و شماره تلفن تماس‌گیرنده را اخذ کند و اگر تماس‌گیرنده مایل بود پیشنهاد کند که خودش تماس با هات‌لاین را برقرار نماید.
اکثر تماس‌های تلفنی ماهیتی چنین اضطراری ندارند. متصدی پذیرش یا فردی که پاسخ تلفن را می‌دهد باید اطلاعاتی را که برای تماس اول مناسب و مرتبط به‌نظر می‌رسد اخذ کند. هرچند اطلاعات درخواستی تفاوت قابل ملاحظه‌ای دارند عموماً شامل موارد زیر هستند:
نام، سن‌، ‌آدرس و شماره‌ی تلفن بیمار، منبع ارجاع، دلیل ارجاع و اطلاعات بیمه. به بیمار اطلاعاتی درمورد مطب داده می‌شود ازجمله مدت زمان جلسه‌ی اولیّه، حق‌الزحمه و شماره تلفنی که در صورت پرسش‌های دیگر بتواند با آن تماس بگیرد. در بسیاری از موارد، روان‌پزشک به بیمار زنگ می‌زند و دلیل ویزیت را جویا می‌شود و مشخص می‌کند آیا واقعاً جلسه‌ی ملاقات ضرورت دارد یا خیر. زمان‌بندی ملاقات بایستی بازتاب فوریت ظاهری مشکل باشد. یک کار مفید این است از بیمار بخواهیم اطلاعات مربوط به درمان‌های روان‌پزشکی و طبی قبلی و فهرست داروها و ترجیحاً خودِ داروهای مصرفی را با خود بیاورد. غالباً بیمار به روان‌پزشک یا مرکز روان‌پزشکی ارجاع می‌شود. در صورت امکان مرور پرونده قبل از ملاقات با بیمار می‌تواند کاملاً مفید باشد. برخی روان‌پزشکان ترجیح می‌دهند قبل از مصاحبه‌ی اولیه پرونده را نخوانند تا دیدگاه اولیّه‌ی آن‌ها درمورد مشکلات بیمار بی‌جهت تحت‌تأثیر ارزیابی‌های پیشین قرار نگیرد. چه پرونده قبلی مطالعه شود و چه نشود مهم این است که تا حد امکان دلیل ارجاع به‌روشنی درک شود. این بخصوص در ارزیابی‌های پزشکی قانونی مهم است زیرا در این موارد دلیل ارجاع و پرسش مطرح شده می‌تواند به شکل‌گیری ارزیابی کمک کند. غالباً، بخصوص در محیط‌های سرپایی، بیمار به‌وسیله‌ی یک پزشک مراقبت‌های اولیه یا سایر ارائه‌دهندگان مراقبت‌های پزشکی ارجاع شده است. ارتباط با متخصصِ ارجاع‌دهنده پیش ارزیابی می‌تواند بسیار مفید باشد هرچند همیشه این کار امکان‌پذیر نیست. آیا بیمار فقط برای ارزیابی ارجاع شده و قرار است درمان او توسط پزشک مراقبت‌های اولیه یا ارائه‌دهنده‌ی خدمات بهداشت روان (مددکار اجتماعی) ارائه شود یا بیمار برای ارزیابی و درمان به‌وسیله‌ی روان‌پزشک ارجاع شده است؟ این نکته بسیار مهمی است که باید مشخص شود.
اگر بیمار از سوی دادگاه، وکیل یا سایر نهادهای غیر درمانی مانند شرکت‌های بیمه ارجاع شده است، اهداف مصاحبه ممکن است متفاوت از تشخیص و توصیه‌های درمانی باشد. این اهداف ممکن است شامل موارد زیر باشد تعیین از کارافتادگی، تعیین کفایت یا صلاحیت و در صورت امکان تعیین علت یا عوامل بیماری روان‌پزشکی. در این شرایطِ ویژه، بیمار و بالینگر وارد یک رابطه‌ی درمانی نمی‌شوند و اغلب قواعدِ معمول رازداری رعایت نمی‌شود. این محدودیتِ رازداری بایستی به‌روشنی با بیمار درمیان گذاشته شود و مشخص شود که چه کسی اطلاعات حاصل از مصاحبه را دریافت خواهد کرد.

اتاق انتظار در فرایند مصاحبه روانپزشکی

وقتی بیمار برای ویزیت اول در مطب حضور پیدا می‌کند برگه‌هایی به او داده می‌شود تا آن‌ها را پر کند. این برگه‌ها عموماً شامل اطلاعات بیمه و مردم‌شناسی است. به‌علاوه بیماران اطلاعاتی در مورد روش کار (ازجمله اطلاعات تماس برای شب‌ها و ‌آخر هفته‌ها) و اطلاعات اجباری HIPAA یافت می‌کنند که بایستی خوانده شده امضاء شوند. در بسیاری از روش‌ها سؤالاتی در مورد فهرست داروها و نام و آ‌درس پزشک مراقبت اولیه و مشکل طبی عمده و آ‌لرژی پرسیده می‌شود. گاهی از بیمار خواسته می‌شود دلیل اصلی مراجعه به مطب را ذکر کند. برخی روان‌پزشکان به‌نحو فزاینده‌ای از بیمار می‌خواهند یک پرسش‌نامه یا مقیاسِ درجه‌بندی را تکمیل کند که علائم اصلی را پوشش می‌دهد. این مقیاس‌ها شامل موارد زیرند: پرسش‌نامه‌ی سلامت بیمار (PHQ-9) پرسش‌نامه‌ی سریع خودسنجی علامت‌شناسی افسردگی (QIDS-SR) که این‌ها مقیاس‌های علائم افسردگی و مبتنی بر کتابچه‌ی تشخیص و ‌آماری بیماری‌های روانی هستد (DSM).

اتاق مصاحبه در فرایند مصاحبه روانپزشکی

اتاق مصاحبه بایستی نسبتاً ضد صدا باشد. دکوراسیون اتاق باید مطبوع بوده و حواس بیمار را پرت نکند. در صورت امکان بهتر است به بیمار امکان انتخاب مبل یا صندلی را داد. گاهی انتخاب صندلی یا نحوه‌ی انتخاب آن ویژگی‌های بیمار را ‌آشکار می‌سازد. بسیاری روان‌پزشکان پیشنهاد می‌کنند. صندلی بیمار و مصاحبه‌گر ارتفاعِ نسبتاً برابری داشته باشد تا مصاحبه‌کننده یک سروگردن بالاتر از بیمار قرار نگیرد (یا بالعکس). عموماً روی این نکته توافق شده است که بیمار و روان‌پزشک باید فاصله‌ای حدود 4 تا 6 یا از همدیگر داشته باشند. روان‌پزشک نباید پشت میز بنشیند. روان‌پزشک باید لباس حرفه‌ای بپوشد و آراستگی خوبی داشته باشد. باید عوامل حواس‌پرتی را به حداقل رساند. به‌جز در موارد اضطراری نباید تلفن یا پیجر روند مصاحبه را مختل کند. بیمار باید احساس کند که این زمان برای او کنار گذاشته شده است و در این زمانِ مشخص، او کانون انحصاری توجهِ روان‌پزشک است.

شروع مصاحبه در فرایند مصاحبه روانپزشکی

روان‌پزشک در اتاق انتظار به بیمار خوش‌آمد می‌گوید و با چهره‌ای دوستانه خودش را معرفی می‌کند، دستش را دراز می‌کند و اگر بیمار هم همین کار را کرد با او محکم دست می‌دهد. اگر بیمار دستش را دراز نکرد احتمالاً بهتر است که در این مرحله چیزی نگوییم اما با گرمی و مهربانی راه اتاق مصاحبه را نشان دهیم. امتناع از دست دادن احتمالاً مسئله‌ی مهمی است و اگر این موضوع بعداً به‌وسیله‌ی بیمار مطرح نشد روان‌پزشک باید به‌خاطر داشته باشد تا درمورد آن پرسش کند. پس از ورود به اتاق مصاحبه اگر بیمار کتی بر تن دارد روان‌پزشک می‌تواند پیشنهاد کند که آن را بگیرد و آویزان کند. سپس روان‌پزشک نشان می‌دهد که بیمار کجا می‌تواند بنشیند. مکث کوتاهی در ابتدا می‌تواند مفید باشد زیرا گاهی بیمار بلافاصله می‌خواهد چیزی بگوید. اگر بیمار چیزی نگفت روان‌پزشک می‌تواند بپرسد ‌آیا بیمار ترجیح می‌دهد با نام خانوادگی صدایش کند یا با اسم کوچک. اگر این سؤال پرسیده نشود بهتر است که بیمار را با اسم خانوادگی صدا کنیم زیرا برای برخی بیماران صدا کردن به اسم کوچک می‌تواند به‌معنای گستاخی تلقی شود. بخصوص مصاحبه‌کننده بسیار جوان‌تر باشد. این چند دقیقه‌ی اول مواجهه حتی پیش از شروع رسمی مصاحبه می‌تواند در موفقیت مصاحبه و برقراری رابطه‌ی پزشک بیمار مفید نقش حیاتی داشته باشد. بیمار که اغلب مضطرب است برداشت اولیه‌ای از روان‌پزشک دارد و کم‌کم در مورد این‌که تا چه حد می‌تواند مطالبش را با این دکتر درمیان بگذارد تصمیم‌گیری می‌کند. روان‌پزشکان اغلب با نشان دادن چهره‌ی دوستانه‌ی گرم و سایر ارتباط‌های غیرکلامی نظیر خم شدن به جلو در صندلی علاقه و حمایت خود را نشان می‌دهند.یک اقدام مفید این است که روان‌پزشک خاطرنشان کند که برای این مصاحبه چقدر وقت دارند. بیمار ممکن است در مورد اینکه چه اتفاقی در این زمان می‌افتد و همچنین در مورد رازداری و این مسائل سؤالاتی داشته باشد و این سؤالات باید مستقیماً پاسخ داده شوند. روان‌پزشک سپس می‌تواند با یک پرسش باز- پاسخ ادامه دهد: «برای شروع به من بگویید چه چیزی باعث شد به اینجا مراجعه کنید؟» آیا به‌طور ساده «چه چیزی سبب شد به اینجا مراجعه کنید؟» اغلب پاسخ به این سؤال مشخص می‌کند که بیمار ارجاع شده است یا خیر. در صورت ارجاع مهم است که برداشتِ بیمار در مورد علت ارجاعش را جویا شویم. در مواردی که چندان هم ناشایع نیست بیمار ممکن است در مورد دلیل ارجاع ابهام داشته باشد و یا حتی ممکن است از ارجاع‌دهنده که اغلب یک پزشک مراقبت‌های اولیه است خشمگین باشد.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلینیک مهر آفرین

مرکز بستری و درمان توانبخشی و نگهداری بیماران اعصاب و روان مهرآفرین با بالاترین میزان ترخیصی های موفق و بدون بازگشت در کل سطح کشور می باشد,که در نتیجه پیگیری و تلاشهای تیمی متخصص و حرفه ای و کار آزموده این امر محقق شده است مرکز مهرآفرین تحت نظر خانم دکتر دوستی جهت ایجاد تغییرات مثبت و امیدی تازه در زندگی بیماران اعصاب و روان و خانواده های آنها تاسیس گردیده است.

محبوب ترین مطالب

تماس با ما

استان البرز ، کرج ، مهرشهر ، فاز یک ، کمربندی مهرشهر (خ گلستانک) ، نبش خ 108 شرقی ، روبروی کارواش آریا ، پلاک980

  • تلفن تماس : 02633293368
  • تلفن تماس : 02633293369
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به وب سایت مهرآفرین می باشد.